سید محمد خاتمی: شرط انتخابات مطلوب آن است که آزاد باشد
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۶۳۳۲۵
سید محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین کشورمان در پیامی به انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران تاکید کرد: شرط قطعی انتخاباتِ مطلوب این است که اولاً آزاد باشد و تصمیم گیرنده اصلی و نهائی خود مردم باشند؛ دوماً رقابتی باشد تا همه مردم با سلیقههای مختلف، قدرت انتخاب را داشته باشند و سوماً تاثیرگذار باشد یعنی حاصل آن، نهاد و نهادهائی باشد متعلق به مردم، مسئول در برابر مردم و حرکت کننده به سوی آنچه به مصلحت و منفعت مردم است؛ و به عبارت دیگر انتخاباتِ مطلوب آنست که منجر به استقرار قدرت و سامان حکمرانی و سیاست ورزیِ نظارت شده و کاردان و پاسخگو باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش جماران؛ حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین کشورمان ضمن دیدار با اعضای دفتر سیاسی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران، پیامی به سیامین مجمع عمومی این تشکل صادر کرد که مشروح آن را در ادامه از نظر میگذرانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
از دیدار با اعضای محترم هیأت رئیسه انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران خوشوقتم و تلاشهای این انجمن را بعنوان یک نهاد فعال مدنی برای خدمت به جامعه بزرگ پزشکی در وهله نخست و خدمت به ملت شریف ایران -که این روزها حال خوبی ندارد- در وهله بعد، میستایم و امیدوارم نشست سراسری شما، دارای آثار و برکات فراوان برای جامعه باشد.
میان دو عید بزرگ قرار داریم؛ عید میلاد مسعود حضرت امیرالمومنین (ع) و عید مبارک مبعث و همچنین در آستانه دهه فجر و سالروز پیروزی انقلاب اسلامی هستیم. با الهام گرفتن از این دو عید بزرگ و نیز با تذکّر به آرمانهای والای ملت ایران که از جمله در انقلاب اسلامی تجلی یافت نکتههایی را عرض میکنم.
هیچ کس نمیتواند و نباید در اهمیت انتخابات و نقش ممتاز آن در جامعه تردید کند، مگر آنان که حق حاکمیّت مردم بر سرنوشت خود را قبول ندارند و مردمان را محجوران مستضعفی میدانند که نیازمند ارباب و آقا بالاسرند.
این بینش غلط هم در دنیای امروز و هم از نظر اسلام مردود است، چرا که انسان کرامت ذاتی دارد و امروز بیش از پیش این امر بر مردمان روشن شده و حقوق اساسی ناشی از آن شناخته شده است؛ و اگر از ورای ذهنیّتهای غلط و وهم آلود تاریخی به اسلام عزیز بنگریم نیز، روشن خواهد شد که اسلام اولاً قویاً بر کرامت ذاتی و خدادادی انسان تاکید میکند و ثانیاً هیچ کس و هیچ گروهی نمیتواند به زور، قدرت خود را بر مردم تحمیل کند، حتی اگر آن کس برگزیده خاص خداوند باشد.
امام علی (ع) که چند روز پیش زادروز مبارکش را گرامی داشتیم، پذیرش مسئولیت حکمرانی از سوی خود را ناشی از دو امر میداند:
- نخست، حضور مردمانِ خواستار حکمرانی او و تمام شدن حجت بر او به وجود نصرت و یاری مردمی.
- و دوم، تعهد و مسئولیت الهی که در برابر گرسنگی مظلوم و سیری و فزون خواهی ظالم، آرام و قرار نگیرد؛ و این، یعنی استقرار و سامان یافتن و انتظام امور جامعه بر اساس رضایت و خواست مردم و تلاش برای تحقق رفاه عادلانه در جامعه و بهبود وضع اقتصادی و معیشتی و تقویت عزّت و سربلندی جامعه.
اگر از من پرسش شود که بزرگترین دستآورد انقلاب اسلامی چه بود؟ میگویم اینکه نظام جانشین رژیم پیشین را یک- جمهوری اسلامی پیشنهاد و معرفی کرد و دو- جمهوری اسلامی به رأی مستقیم مردم و ملت گذاشته شد.
جمهوریت (همان ساختارى که در دنیای امروز به رسمیّت شناخته شده و در بسیارى کشورها استقرار یافته است، یعنی جمهوریت مردم سالار) به معنى:
- حاکمیّت مردم بر سرنوشت خود
- ابتناء قدرت متمرکز (یعنى دولت بطور عام) بر قدرت منتشر (یعنی مردم و ملت)
- ابتناء حاکمیت و مشروعیت آن بر رأی و نظر مردم
- مسئولیت همه ارکان قدرت متمرکز در برابر مردم
- حق مسلم مردم به جابجایی حکومت بدون توسل به زور
- و سرانجام، تامین مصلحت عمومی و لوازم اینها یعنی آزادی اندیشه، بیان و اجتماعات و تشکیل و امنیت نهادهای مدنی، اجتماعی و سیاسی؛ و انتخابات، راه و وسیله رسیدن به چنین نظم و نظامى ست و کسی با انتخابات مخالف است که مخالف انسان، آزادی او و رشد مادی و معنوی او باشد.
وقتی میگوییم انتخابات، راه و وسیله است؛ درواقع ماهیت و جایگاه آنرا مشخص کردهایم. اجازه بدهید در اینجا از استعارههای "خیر" و "اخلاق" مدد بگیرم. مدار و محور اخلاق "خیر" است و نظر درست هم اینست که آدمی به اقتضاء سامان تکوینی و سرشت وجودی، طالب "خیر" است. پرسش اینست که "خیر اخلاقی" چیست؟
مردم خیلی چیزها را خوب و "خیر" میدانند؛ ثروت، سلامت، مقام، هوش و ذکاوت و ...، ولی اینها به خودی خود خیر اخلاقی نیستند. خیر اخلاقی آنست که خود به خود مطلوب است و امور دیگر خیرند اگر وسیله رسیدن به خیر اخلاقی باشند. خیراخلاقی، غایت و هدف است نه وسیله. گرچه خیراخلاقی آثار و برکاتی هم برای فرد و جامعه دارد. این استعاره را در مورد سیاست و انتخابات بکار بگیریم.
انتخابات خیر است، نیکویی ممتاز و دارای اهمیت است، ولی بعنوان وسیله و واسطه. راه است به سوی مقصدی که عبارتست از: خود انسان و پاسداشت کرامت او؛ استقرار حاکمیت او بر سرنوشت خویش؛ و رسیدن به نظم و سامانی که در آن، ارباب واقعی، مردمند و حکومت و اجزاء آن کارگزاران کاردان و مسئول در برابر مردم؛ و اگر نظام، عنوان اسلامی پیدا کرد، علاوه بر پاسخگویی به مردم، یک مسئولیت سنگین هم در برابر خداوند دارد.
انتخابات اگر چنین بود ارزشمند و مطلوب است و باید برای رسیدن به آن تلاش کرد و نیز کوشید که راه بر سوء استفاده از انتخابات بسته شود.
شرط قطعی انتخاباتِ مطلوب این است که اولاً آزاد باشد و تصمیم گیرنده اصلی و نهائی خود مردم باشند؛ دوماً رقابتی باشد تا همه مردم با سلیقههای مختلف، قدرت انتخاب را داشته باشند و سوماً تاثیرگذار باشد یعنی حاصل آن، نهاد و نهادهائی باشد متعلق به مردم، مسئول در برابر مردم و حرکت کننده به سوی آنچه به مصلحت و منفعت مردم است؛ و به عبارت دیگر انتخاباتِ مطلوب آنست که منجر به استقرار قدرت و سامان حکمرانی و سیاست ورزیِ نظارت شده و کاردان و پاسخگو باشد.
من در این باره بارها صحبت کرده ام و دیگران هم مطالب خود را گفته اند و اخیراً هم جبهه اصلاحات، راهبرد انتخاباتی خود را که متین و خوب است ارائه داده است. البته بگویم که آنچه ارائه شده، یک راهبرد است، نسبت به انتخابات و نهاد انتخابات بطور کلی و نه برنامه و نظر به انتخابات خاص؛ که لابد اگر تشخیص دادند و صلاح بدانند درباره آن هم اظهار نظر خواهند کرد.
به نظر من هنوز تا تأمین شرایط و لوازم ومستلزمات انتخابات، بمعنی درست کلمه فاصله زیاد داریم. البته لازم است بگوییم که آنچه رهبری چند هفته پیش دربارهٔ انتخابات آزاد، مشارکتی و رقابتی و امکان حضور همه جریانها یا نامزدهای مورد نظر خود و ... گفتند میتوانست ما را به انتخابات قابل قبول نزدیک کند، ولی کاش این مطالب خیلی پیشتر بیان میشد و بعد هم ساز و کاری در نظر گرفته میشد که همه دستگاههای ذیربط، ملزم و موظف به رعایت این موازین باشند نه اینکه متأسفانه درست در جهت خلاف آن حرکت کنند.
خلاصه آنکه انتخابات آزاد، سالم و رقابتی، کم هزینهترین و کوتاهترین راه به سوی جامعهای است که مردم در آن احساس رضایت کنند و بسیاری از مشکلات، به کمک خود مردم حل شود و تهدید و خطرات بیرونی، از بین برود یا کم اثرتر شود و حال که بنظر من روشن شده براندازی، نه ممکن است و نه مطلوب؛ از این راه میتوان از خود براندازی نیز پرهیز کرد.
سید محمد خاتمی
دوازدهم بهمنماه یکهزار و چهارصد و دو
منبع: فرارو
کلیدواژه: سید محمد خاتمی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل سید محمد خاتمی برابر مردم خیر اخلاقی بر مردم ت مردم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۶۳۳۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد رهبری، پژوهشگر شبکههای اجتماعی: گشت ارشاد بیشتر از حمله ایران به اسراییل مورد توجه قرار گرفت/ جامعه از زمان ماجرای مادر قمی به مسأله حجاب حساس شده/ در ایتا یک جزیره جدا از جامعه شکل گرفته است
به گزارش جماران؛ رویداد24 نوشت: شبکههای اجتماعی کمتر از یک دهه است که بدل به مهمترین سکوی بیان آزاد نظرات شهروندان تبدیل شدهاند. علیرغم فیلترینگ گسترده، روندهای این شبکهها هنوز شاخص مهمی برای فهم تحولات جامعه ایران است.
شبکههای اجتماعی، نمونه مهمی برای بررسی جامعهشناسیاند. این شبکها اثرات روانی بسیاری بر کاربران میگذارند که این تأثیرات در حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، سبک زندگی و... بروز و ظهور دارد. از جمله در شبکههای اجتماعی داخلی که برخی مدعیاند با توجه به نظریه پژواک، مدیران این مجموعه از تاکتیک جامعهی همفکر برای القا نظریات خود و تزریق نگاه افراطی استفاده میکنند. در نمونه دیگر بررسی محتوایی و آماری رفتار کاربران در توییتر نیز نشان میدهد ک جامعه با وجود شرایط بحرانی جنگی، حساسیتهای اجتماعی و فرهنگی خود را از دست نداده و واکنشها نسبت به طرح نور، بسیار جدی است.
به جهت بررسی موضوع فوق، گفتگو کردیم با محمد رهبری، جامعهشناس و پژوهشگر شبکههای اجتماعی، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
در یک نگاه کلی، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در چند ماه اخیر، از نظر محتوا، محدودیت و کاربران در چه وضعیتی قرار داشت؟
در چند ماه اخیر بحث انتخابات مجلس و تنش ایران و اسراییل را در پیش داشتیم که در فضای اجتماعی از جمله توییتر، جلب توجه کرده بود. در کنار آن بحث آقای صدیقی، طرح نور، ماجرای حجاب درمانگاه قم و بازگشت گشت ارشاد به خیابان نیز بسیار مطرح شده است. در هر کدام از این موضوعات، کاربران مختلفی مشارکت داشتند.
در انتخابات مجلس عمدتاً جریان اصولگرایی بیشترین فعالیت را داشتند، البته بخشی از کاربران اصلاحطلب نیز کار کردند. در موضوع مربوط به آقای صدیقی و مباحثی که راجع به ایشان و زمین ازگل مطرح شده بود نیز، اصولگرایان و اصلاحطلبان حضور پررنگتری داشتند.
در موضوع مربوط به تنش میان ایران و اسراییل، حجم بسیار زیادی از داده منتشر شد و بر اساس میزان واکنشها به آن، میتوان آن را یکی از مهمترین موضوعات یکسال اخیر تلقی کرد. تمام گروهها و جریانات سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، اصلاح طلبان و منتقدین و اصولگرایان و جریان انقلابی با تنوع درونی این گروهها، به بحث تنش میان ایران و اسراییل پرداخته بودند. فقط در فاصله 24 ساعت ابتدایی پس از حمله ایران به اسراییل، حدود 1 میلیون توییت و ریتوییت به زبان فارسی منتشر شد که اهمیت این مسأله را نشان میدهد. به لحاظ محتوایی نیز تنوع داشتیم، از افتخار و شادمانی برای حمله به اسراییل تا انتقاد نسبت به این مسأله که توسط طیفهای مختلف منتشر شده بود.
طرح نور در فضای مجازی بازتاب بسیاری یافت، وسعت برخورد کاربران با این پدیده در شبکههای اجتماعی چگونه بود؟
نکته قابل توجه در چند ماه اخیر بحث برخوردها در زمینه حجاب است که از قبل عید و در جریان درمانگاه قم، قابل مشاهده شده که جامعه نسبت به آن حساس شده است و این را از واکنشهای عمومی به آن موضوع فهمید. به لحاظ تنوع هم تمام طیفهای سیاسی داخل و خارج به آن ماجرا توجه کرده بودند. بعد از عید با آغاز طرح نور این حساسیت به قدری اوج گرفت که بعد از حمله ایران به اسراییل و در روزهایی که پیشبینی میشد اسراییل به ایران پاسخ دهد، مسأله اصلی فضای توییتر، بازگشت گشت ارشاد به خیابان بود. بیشترین محتوایی که در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه پیش از پاسخ اسرائیل به ایران در فضای توئیتر مطرح بود، مسأله گشت ارشاد بود که بیشتر از اسراییل مورد توجه قرار گرفت.
نکته خیلی جالب در بررسی دادهها، حضور کاربران روزمرهنویس در واکنش به فعالیت دوباره گشتهای ارشاد است. این کاربران به ندرت در مسائل سیاسی ورود میکنند و عمدتا به مسائل خودشان میپردازند، اما در این ماجرا شاهد هستیم که این طیف نیز توییتهای زیادی داشتند. بعد از یکسال دوباره شاهد بازگشت حساسیتها نسبت به حجاب و سیاسیتر شدن کاربران روزمرهنویس به دنبال این مسأله هستیم.
آیا میتوان ادعا کرد که توییتر بر فضای سیاسی و فضای سیاسی بر توییتر اثر تعیینکننده میگذارد؟
توییتر و بهطور کلی شبکههای اجتماعی، به دلیل تغییر شکل روابط انسانی، تأثیرات عمیقی بر عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، داشتهاند. از آنجایی که عمده روابط انسانی به فضای آنلاین منتقل شده، این امر بر روی مسائل سیاسی و اجتماعی نیز تأثیر خود را خواهد داشت.
یکی از این تأثیرات، قطبی شدن فضای عمومی است. شبکههای اجتماعی میتوانند باعث قطببندی در جامعه شوند. قطببندیها در جامعه ما در توییتر بازنمایی و تشدید میشود. محیط توییتر و سایر شبکههای اجتماعی امکاناتی را فراهم میکنند که اجتماعات همفکر در آنجا شکل بگیرد. کاربران، کسانیکه را که با آنها اختلاف دارند دنبال نمیکنند و در مواردی مسدود (بلاک) میکنند. این رفتارها در شبکههای اجتماعی باعث تشدید قطببندیها در جامعه میشود. از آنجاییکه بسیاری از کاربران توییتر، کنشگران سیاسی و مدنی هستند، قطببندیها را به فضای واقعی نیز میرسانند. در نتیجه ما شاهد شکلگیری چرخه قطببندی هستیم؛ به این شکل که قطببندی موجود در جامعه وارد شبکههای اجتماعی شده و آنجا تشدید میشود و کاربرانی که در عرصه عمومی اثر دارند، این قطببندی تشدید شده را به آن محیط نیز منتقل میکنند و در ننتیجه قطببندی به شکل تشدید شدهتر به جامعه بازمی گردد و مرتبا شاهد افزایش قطببندیهای سیاسی هستیم.
نظریه «اتاق پژواک» در شبکههای اجتماعی چگونه تعریف میشود و تا چه حد بر رفتار کاربران اثرگذار است؟
افراد عموماً ترجیح میدهند که در محیطی قرار بگیرند که همفکرانشان درآنجا حضور دارند و مواضع همدیگر را تأیید کنند. در نتیجه هر فردی که درون اجتماع افراد همفکر با خودش قرار گرفته، مرتبا انعکاس و پژواک صدای خود را از دیگر بخشهای شبکه (همان کاربران همفکر) میشنود. به همین خاطر به این پدیده، اتاق پژواک میگویند. این فضا باعث میشود افراد حس کنند که اکثریت هستند و در نتیجه خود را برحق میدانند. تمام اینها باعث میشود تحملشان نسبت به نظرات دیگر کمتر شود و عقیدههایشان محکمتر شود. وقتی چنین اتفاقی میافتد، شاهد تشدید قطببندیها هستیم. در محیطهای قطبی گرایش به دیدگاههای رادیکال بیشتر است و کاربران تمایل دارند به کسانی بپیوندند که مواضع رادیکالتری دارند.
این پدیده تا چه حد در شبکههای اجتماعی داخلی نظیر ایتا، دیده میشود؟
ابتدا باید بگویم که این امر تا حدی در شبکههای اجتماعی مختلف و پیامرسانها دیده میشود. در توییتر ممکن است اجتماع همفکر میان چندین گروه مختلف شکل میگیرد؛ اما آنچه در ایتا شاهد هستیم شکلگیری یک اتاق پژواک بزرگ و اجتماع افراد همفکر بزرگ در کل این شبکه هست. بنظر میرسد آنچه در خصوص کاربران فعال در ایتا مشاهده میشود، شکلگیری یک جزیره جدا از کل جامعه است چرا که دیدگاههای مختلف در آنجا مطرح نمیشود و همین امر باعث تشدید قطببندی سیاسی و در نتیجه افزایش رادیکالیسم میشود. در نتیجه احتمال اینکه کاربران فعال ایتا به مرور گرایش به مواضع افراطی پیدا کنند، بیشتر میشود.
مواضع افراطی برخی کاربران شبکههای اجتماعی داخل، مشخصاً در چه حوزههای بروز و ظهور دارد و مثال آن چیست؟
ما در ایتا میبینیم که درباره علم پزشکی عقاید خیلی خاصی جریان دارد؛ بحثهایی که درباره دلارزدایی مطرح میشود در ایتا خیلی جدی است. در حوزه سیاسی نیز همینطور است و برخی تحلیلگران، نتیجه انتخابات مجلس در تهران را نتیجه رأی کاربران ایتایی میدانند که به جریانی خاص رای دادند.
راهکار عبور کاربران از فضای افراطی گلخانهای درون برخی شبکههای اجتماعی و جلوگیری از دیدگاههای تنشآمیز چیست؟
سه راه حل بیشتر نمیتوان پیشنهاد کرد؛ اول اینکه پلتفرمهای داخلی بسته شود که من موافق این ایده نیستم. راه حل دوم متکثر کردن کاربران پلتفرمهای داخلی است تا در آن دیدگاهها و عقاید متنوعی طرح شود که میبینیم که این هم جواب نداده است. جریان قدرتمند حامی ایتا سالها تلاش کرده گروههای مختلف در آنجا حضور داشته باشند اما با وجود تمامی حمایتها از ایتا، فقط گروه خاصی در آنجا فعال است. راه حل سوم این است که تلاش شود کاربران ایتا در پلتفرمهای دیگر حضور داشته باشند که این امر با رفع فیلترینگ محقق میشود. اساسا بخش مهمی از کاربران ایتا پس از فیلترینگ به آنجا پیوستند و اگر سهولت دسترسی از ایتا، در استفاده از سایر شبکههای اجتماعی وجود داشته باشد و این کاربران در سایر پلتفرمها در معرض عقاید دیگر قرار بگیرند، شاید بخشی از مسأله حل شود. بنابراین رفع فیلتر شبکههای اجتماعی چاره کار است.
نظریه سرمایهداری نظارتی که مدعی است دولتها با استفاده از اطلاعات کاربران، برای آنها استراتژی تعیین کرده و شهروند را تبدیل به یک الگو خاص خود میکنند، تا چه حد در ایران جریان دارد؟
در دوران جدید، اطلاعاتی که در شبکههای اجتماعی وجود دارد، یک منبع بزرگ برای دولت هاست که شهروندان خود را بشناسند و کاربران کشورهای دیگر را نیز شناسایی کنند. این شیوه در تمام کشورها جریان دارد و هم استفاده و هم سوءاستفاده میشود. وقتی مردم از اینترنت و شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، یعنی اطلاعات خود را در معرض دید حکومتها قرار میدهند.